دلایل ریشهای کمرویی کودک؛ (سه دلیل عمده)
دلایل ریشهای کمرویی کودک؛ یکی از ویژگیهای شخصیتی کودکان کم رویی است. کمرویی می تواند روی رشد اجتماعی، تحصیلی و حتی هیجانی کودک تحت تأثیر بگذارد؛ آگاهی داشتن از دلایل کم رویی که ریشه در محیط زندگی کودک، ژنتیک و تجربیات فردی کودک دارد می تواند والدین را به آگاهی برساند و گام موثری برای کمک به کودک باشد. در این مقاله در سه بخشِ ریشههای ذاتی و خانوادگی کمرویی، عوامل محیطی و فشارهای اجتماعی و نقش ترتیب تولد و شناخت شخصیت به بررسی دلایل کم رویی کودک می پردازیم و در پایان زیرا وقتی دلایل هر مشکلی شناخته شود کمک به حل آن مشکل آسان تر خواهد شد. در پایان نیز رفتارهایی که یک کودک کم رو و خجالتی از خود نشان می دهد را بیان خواهیم کرد.

بخش اول: ریشههای ذاتی و خانوادگی کمرویی
این بخش به عواملی میپردازد که کودک از محیط خانواده و ساختار ژنتیکی خود به ارث میبرد یا در آنجا میآموزد.
۱. تأثیر الگوی والدین و محیط اولیه
ویژگیهای شخصیتی در والدین مثل کمرویی، اضطرب یا بیشازحد محافظهکار بودن آنها یک مدل رفتاری برای کودک به وجود می آورد. کودک اغلب محیط امن خود را با مشاهدهی واکنشهای والدین میسازد و ممکن است ناخواسته ترسهای آنها را جذب کند.
۲. برچسبزنی و تلقین کمرویی
این که به کودک خود برچسب خجالتی بزنیم و بگوییم “اوخجالتی است” یا “او کم رو است” یکی از مخرب ترین عوامل کمرویی است. این برچسب باعث می شود به مرور کودک در این رابطه به خود باوری برسد و کودک وادار شود که مطابق آن برچسب رفتار کند.
کودکانی که خجالتی به نظر میرسند، اغلب با آشنایی با یک فرد یا موقعیت، «گرمتر» میشوند. این بدان معناست که بهتر است این کودکان را به جای «خجالتی» به عنوان «دیر گرم گرفتن» توصیف کنیم. برچسب زدن به «کودک خجالتی» میتواند باعث شود آنها احساس کنند مشکلی در آنها وجود دارد یا هیچ کاری نمیتوانند در مورد خجالتی بودنشان انجام دهند.
۳. تأثیر رویدادهای بزرگ زندگی
به وجود آمدن اتفاقهای غیر منتظره استرسزای خانوادگی مثل طلاق والدین، مرگ یکی از عزیزان، یا نقل مکانهای مکرر، حس امنیت کودک را از بین میبرد. عدم ثبات در زندگی می تواند زمینهساز اضطراب و گوشه گیری در موقعیتهای جدید اجتماعی شود.

بخش دوم: عوامل محیطی و فشارهای اجتماعی
این بخش بر تعاملات کودک با دنیای خارج از خانه و فشارهایی که از محیط دریافت میکند، تمرکز دارد.
۱. تحقیر، قضاوت و مقایسههای مخرب
کوچک شدن و تحقیر در جمع دوستان یکی دیگر از عوامل کم رویی است. این تحقیر چه در مدرسه یا حتی در خانه توسط بزرگسالان اتفاق بیفتد، یکی از قویترین دلایل شکلگیری کمرویی است. همچنین، مقایسه شدن مداوم با خواهر و برادر یا همسالان، احساس ناکافی بودن را در کودک تقویت میکند. این امر باعث کم رویی در کودکان می شود.
۲. آرمانگرایی والدین و ترس از شکست
انتظارات زیاد و غیر واقعی والدین از کودک باعث می شود کودک به جای تلاش برای موفقیت، دچار فلج تحلیلی شود . او میترسد تلاشی انجام دهد که بینقص نباشد، در نتیجه از هر گونه اقدام ریسکپذیر یا اجتماعی دوری میکند.
۳. تجارب منفی در موقعیتهای اجتماعی
در یک موقعیت اگر یک تجربه ناخوشایند برایش تکرار شود مثلا وقتی در کلاس زمان حرف زدن توسط دوستانش مسخره شود باعث می شود مغز کودک موقعیت را به عنوان یک خطر بشناسد. در نتیجه هر زمان که در موقعیت مشابه ایی قرار گیرد حالت دفاعی به خود می گیرد که منجر به عقب نشینی و خجالت می شود.
بخش سوم: نقش ترتیب تولد و شناخت شخصیت
این بخش به تأثیرات ساختاری خانواده و اهمیت درک تیپ شخصیتی کودک میپردازد.
۱. جایگاه کودک در ترتیب تولد
این که کودک حتی فرزند چندم خانواده است نیز می تواند بر نقشهای اجتماعی کودک تأثیر بگذارد. فرزندان اول ممکن است تحت فشار مسئولیت باشند، این در حالی است که فرزندان وسط گاهی احساس دیده نشدن میکنند که این میتواند زمینهساز نیاز به جلب توجه به شیوههای غیرمستقیم (مانند کنارهگیری) شود.
۲. اهمیت پذیرش تفاوتهای فردی
بعضی از کودکان درونگرا هستند نه کم رو و خجالتی. شناخت این موضوع که برخی کودکان به طور طبیعی درونگرا هستند (و نه لزوماً کمرو یا مضطرب)، بسیار حیاتی است. والدین باید بپذیرند که کودکان با هم متفاوت هستند. آنها باید برای مدیریت انرژی اجتماعیاش برنامه بریزند؛ نه تغییر دادن ساختار شخصیتی او.

بخش چهارم: رفتارهایی که یک کودک کم رو و خجالتی از خود نشان می دهد
پس از شناختن دلایل ریشهای کمرویی کودک باید دید کودکان خجالتی در جامعه چه رفتاری را از خود بروز می دهند.اگر کودکی دچار این اختلال اجتماعی شد می تواند در مواقعی که در اجتماع افراد غریبه قرار می گیرد علائمی چون: سرخ شدن، عرق کردن یا لرزیدن، ضربان قلب سریع، احساس خالی شدن ذهن یا حالت تهوع داشته باشد. حالت بدن سفت و سخت شود و با صدای بیش از حد آرام صحبت کند. برقراری ارتباط چشمی برایش سخت باشد، بودن در کنار افرادی که نمیشناسد یا صحبت با افراد در موقعیتهای اجتماعی، حتی زمانی که آنها میخواهند، برایش دشوار است.
احساس خودآگاهی یا ترس از قضاوت منفی مردم دارد. از مکانهایی که افراد دیگری در آنجا هستند یا موقعیتهایی که ممکن است مجبور به تعامل با دیگران شوند، اجتناب میکند. عملکرد خود را تجزیه و تحلیل میکند و نقصهای خودانگاره در تعاملات را شناسایی میکند. انتظار بدترین عواقب ممکن را از یک موقعیت اجتماعی منفی دارد.
در نتیجه:
رفتار خجالتی فرزند شما اگر باعث ناراحتی زیادی برای او یا مانع زندگی روزمره او شود، ممکن است مشکلساز باشد. برای مثال: شما یا فرزندتان به دلیل خجالتی بودن نمیتوانید به جایی بروید.
او در موقعیتهای اجتماعی مانند مهمانیها یا مدرسه علائم اضطراب را نشان میدهد.
کودک شما میگوید که احساس تنهایی میکند اما نمیداند چگونه با سایر کودکان همراه شود.
فرزند شما احساس میکند که نمیتواند در کلاس پاسخ دهد یا سؤال بپرسد. بعضی از کودکانی که خجالتی هستند، دچار اضطراب میشوند. بنابراین اگر رفتار خجالتی فرزند شما قابل توجه و تغییر آن دشوار است، صحبت با یک متخصص مانند پزشک عمومی، متخصص اطفال یا روانشناس میتواند مفید باشد.
نویسنده و ویرایشگر: رقیه زارع



